اخبار فارس من افکار سنجی دانشکده انتشارات توانا فارس نوجوان

جامعه

چكيده آخرين ديدگاهها و پاسخ به شايعات؛

احمدي‌نژاد: اشكال كار من اين است كه وارد محدوده ممنوعه قدرت آقايان شده‌ام

خبرگزاري فارس: محمود احمدي‌نژاد كانديداي دور دوم انتخابات رياست جمهوري در مصاحبه‌اي اختصاصي با خبرگزاري فارس به بيان ديدگاههاي خود در دولت آينده و پاسخ به شايعات مطرح شده پيرامون خود پرداخت.

احمدي‌نژاد: اشكال كار من اين است كه وارد محدوده ممنوعه قدرت آقايان شده‌ام
چكيده‌ مهم‌ترين نكات اين مصاحبه به اين شرح است: * ظاهراً من وارد محدوده ممنوعه قدرت شده‌ام؛ عده‌اي (كه مرا تخريب مي‌كنند) عرصه مديريت‌هاي كلان كشور را در انحصار خودشان و هم حزبي‌ها، خانواده و عوامل خودشان مي‌دانند و اين يعني يك گناه بزرگ و نابخشودني. *يك دفعه ما قاتل و آدمكش شديم كه اگر اين بيايد، در پياده‌روها ديوار مي‌كشد، زنها را مي‌زند، دست قطع مي‌كند و مخالف سرمايه‌گذاري، كار و تلاش است و اينكه مي‌گويد همه بايد گدا شوند و اينها برمي‌گردد به همان. *عده‌اي احساس مي‌كنند با آمدن من يك سلسله از بهره‌برداري‌هاي اختصاصي محدود مي‌شود. *بايد اصلاحاتي در شيوه اداره كشور انجام شود. *مشكلات ما نه از نظام و نه از مردم است، مردم ما و نظام ما بهترين هستند و مشكل ما يك گروهي از مديران هستند. *در ستاد دولت 15 الي 16 سال است گروهي خيمه زده است كه كشور را مال خود و ميراث خود مي‌داند. *بدنه مديريتي ما هم يك بدنه پركار و دلسوز و سالم و فداكار است *من ديشب در تلويزيون ديدم كه يك آقايي يك جوري حرف مي‌زد كه من حق ندارم وارد اين عرصه شوم و يك جوري مي‌گفت تو كي هستي. مانند اينكه من آدم درجه دو هستم و او آدم درجه يك است و يا همه بايد تحت تيول او باشند كه به مناصب حكومتي دسترسي پيدا كنند. *من فكر مي‌كنم ستاد دولت از مردم جدا شده، مشكلات مردم را خوب تشخيص نمي‌دهد، گرفتار يك سلسله بازيهاي سياسي و بازيهاي قدرت شده است. *عليرغم خدماتي بسياري كه بدنه دولت در كشور انجام مي‌دهد متاسفانه شاهد گسترش فقر، فساد و تبعيض در كشور هستيم. *آقايي صحبت كرد كه تو چرا راي آوردي، بابا از مردم بپرس. مردم راي دادند. شما ببين چرا راي نياوردي. بالاخره مردمي كه من را مي‌شناختند راي دادند اين لطف مردم است و از مردم بپرسيد چرا راي دادند؟ *مردمي‌ترين دوران شهرداري، دوران ماست. يعني ما به همه مردم تهران؛ بدون اينكه نگاه كنيم آنها كدام حزب هستند، چه زبان، دين،‌ سليقه و غيره دارند خدمت كرديم. *بيشترين حجم فضاهاي تفريحي را در تهران درست كرده‌ايم. *كساني كه شايعه پخش مي‌كنند كه من در شهرداري كارمندانم را مجبور كرده ام چادر سر كنندو يا آقايان ريش بگذراند. فكر نمي‌كنند اين چندين هزار كارمند شهرداري اين را مي‌فهمند، مشخص است اين يك جنگ رواني است و اين اصلاً توهين به ملت ايران است و فكر مي‌كنم اينها ملت را نشناخته‌اند. *اگر من در شهرداري آسانسورها را مردانه زنانه كرده‌ام، چرا امروز مي‌گوييد؟ آيا شما اين خبر را در اين دو سال نداشته‌ايد؟ *شما كه تمام خدمات من را معكوس جلوه داديد يك بار از خدمات شهرداري تعريف نكرديد آيا در اين دو سال اين را نفهميده‌ بوديد آيا اين توهين به كاركنان شهرداري نيست؟ *ما فكر مي‌كنيم امتيازات ويژه‌اي كه در اختيار عده‌ خاصي قرار مي‌گيرد پدر ملت را درآورده و اين مديريت ضعيف‌ترين و پرخرج‌ترين نوع مديريت است. *يك جوان ما مي‌خواهد ازدواج كند 2 ميليون تومان نمي‌تواند بگيرد؛ اما ميلياردي خرج دكورها و چيزهاي بي‌حاصل مي‌شود. ما با اينها مخالفيم. * ما حتماً مي‌خواهيم مديريت اصلاح شود. *اينها كه تخريب عليه ما را شروع كرده‌اند مردم را نشناخته‌اند. ملت را نشناخته‌اند مگر كسي مي‌تواند به ملت ما چيزي تحميل كند آن هم من كه يك معلم دانشگاهي هستم. *وضع زندگي من روشن است و هم منش من خيلي روشن است. * خودم ورزشكار هستم و با دانشجوها فوتبال بازي مي‌كنم. *برويد در فرهنگسراهاي ما ببينيد چه كساني استفاده مي‌كنند؟ من مرزبندي سياسي بين مردم را هم تا حالا نپذيرفتم *ما يك ملت هستيم يك خانواده، در خانواده همه چيز هست اما همه يك خانواده هستند و همه عزيز هستند. *همه مردم عزيزند؛ دولت بايد در خدمت همه باشد؛ روزنامه دولت متاسفانه به تريبوني عليه شهرداري و عليه من تبديل شده است *واقعاً عملكرد اين دوره شهرداري افتخارآميز است، ولي آنها هميشه توهين و مسخره كردند. *مشكل من اين است كه من اهل اينكه زير بار باندها و گروهها بروم نيستم و اين را با افتخار مي‌گويم فقط مي‌خواهم به ملت خدمت كنم. * دليلي ندارد من منافع ملت را فداي گروهها و باندها و احزاب كنم. *باندي كه بر اقتصاد، سياست و مراكز تصميم‌گيري اداري ما سيطره زده‌اند.احساس خطر كردند كه راه براي نيروهاي مردمي و خدمت آنها باز شود و بشود كشور را بهتر اداره كرد. *نوگراترين شهرداري در طول عمر 100 ساله شهرداري همين دوره 2 ساله است. ما هر ماه به يك ابتكار جديد دست زديم. *به طور جدي طرفدار آزادي مطبوعات هستم ما حتي از رسانه‌هايي كه از ما انتقاد كردند تشكر كرديم و به آنها هديه داديم براي اينكه باب انتقاد باز شود. * در اين 2 سال من حتي به يكي از توهين‌هايي كه به خودم شده جواب ندادم و گفتم اينها مهم نيست چون ما نبايد وقت را براي اين چيزها تلف كنيم. *ما مي‌گوييم مديران نبايد يك قشر ممتاز و منت گذار مردم باشند، اينها بايد وسط مردم و در خدمت مردم باشند؛ اين دو نوع مديريت است آن مديريت اصلاً فرياد مردم را نمي‌شنود. *ما، هر چه مي‌گوييم كارمند، سه بچه دانشجوي دانشگاه آزاد دارد و دارد زير بار تورم له مي‌شود اينها اصلاً متوجه نمي‌شوند. *مي‌گوييم دو ميليون جوان نصف آنها تحصليكرده هستند بيكار هستند، چون آقاي مسئول، مشكلي ندارد همه چيز آن به راه است، از فرصتها و امتيازات استفاده مي‌كند درك نمي كند. *ما بايد عدالت را برپا كنيم، عدالت يعني همه كشور بايد با هم ساخته شود. *من مي‌گويم مدير، مدير همه ملت است يعني به استان‌هاي دور بايد همان نگاهي را كند كه به خانه بغل دستي‌اش و بايد به گونه‌اي عمل كند كه همه حرفها را بشنود، امكان دسترسي به آن باشد، عدالت محور باشد، علمي كار كند. *من اين سيستم مالي كشور را قبول ندارم، من مي‌گويم اين به نفع عده‌ خاصي است و اكثريت ملت از آن بي‌بهره هستند؛ يعني فاصله‌هاي طبقاتي دارد هر روز به نفع عده‌اي خاص بيشتر مي‌شود. *مي‌گويند تو مخالف سرمايه‌گذاري هستي؛ من موافق سرمايه‌گذاري هستم مي‌گويم سيستم مالي شما دارد اقتصاد كشور را به سمت دلالي سوق مي‌دهد *من مي‌گويم شما 15 الي 16 سال توسعه اقتصادي و سياسي كرديد من از شما سوال مي‌كنم آيا كشاورزان، كارگران، كارمندان و تجار و بازاريان ما امنيت خاطر دارند و به يك ثبات برنامه رسيده‌اند؛ نه، رشد اقتصادي در جيب يك عده خاص رفته و در سفره‌هاي عموم ملت نيست. *ما سطح رفاه را بايد به حداكثر برسانيم و آزادي‌ها را عمق و گسترش دهيم، آزادي‌هايي كه ما مي‌فهميم خيلي گسترده‌تر از اين آزادي است. *من مي‌گويم آزادي روح انقلاب است و بزرگترين عطيه و هديه الهي است بدون آزادي ما هيچ چيزي نداريم؛ آزادي دخالت در سرنوشت، دخالت در امور سياسي، دخالت در اقتصاد، دخالت در كشاورزي. *من مي‌گويم دولتي كه 80 درصد صنعت آن دولتي است. اين آزادي‌هاي مردم را محدود كرده است يعني تمام اقتصاد دست يك عده خاص و بنابراين بقيه مردم چيزي ندارند؛ رسانه‌ها، زبانها و بلندگوها در اختيار عده‌اي خاص است اين چه آزادي است؟ *من نمي‌گويم آزادي كم است، بلكه اين سطح پاييني از آزادي است. *ما بايد فرصت بدهيم و مردم واقعاً بتوانند سر مديري كه بيت‌المال را تلف مي‌كند داد بزنند، چرا نبايد داد بزنند؟ آيا واقعاً اين آزادي هست؟ الان يك نفر در اداره‌اي به مدير آن اداره بگويد كه تو به چه حقي 300 ميليون تومان خرج دكور كرده‌اي؟ *ما در شهرداري تا حدود زيادي چنين فضايي را فراهم كرديم. من به راحتي خودم وسط مردم هستم، يعني مردم به من دسترسي دارند و راحت مي‌توانند حرفشان را بزنند و دارند مي‌زنند. *جالب بود، يك نفر آمد آنقدر داد زد من گوش دادم تمام شد فهميديم مشكل آن يك جاي ديگر است! گفتم شهرداري بر ساير ادارات تسلط ندارد، اما بنشين من زنگ مي‌زنم. يك يادداشت به رئيس اداره مي‌دهم، بلكه به كارت رسيدگي كند. *الان درها باز است زماني كه درها باز باشد الان در سيستم شهرداري اجحاف به حداقل رسيده است، مردم حرفشان را مي‌زنند. * شهرداري تهران زماني در راس سازمانهاي متخلف و شكايت خيز بود و الان شكايات تقريباً صفر است، چون كسي نمي‌تواند اجحاف كند و هر پنج‌شنبه مي‌توانند من را ببينند، شهردار منطقه را هم مي‌تواند ببيند. * به گواهي خود سازمانهاي نظارت كننده، رياست جمهوري و سازمان بازرسي الان ما در رده آخرنارضايتي مردم هستيم و معناي آن اين است كه مي‌شود رابطه را با مردم اصلاح كرد. *الان اگر من اعتراض كنم، روزنامه دولت منعكس مي‌كند يا به من توهين مي‌كند و فحش مي‌دهد؟ * من به عنوان شهردار تهران در پاسخ به انتقاد رئيس جمهور يك انتقاد كردم، استاندار، فرماندار، وكيل و وزير به توهين‌هاي عجيب و غريب دست زدند و معناي آن اين است كه آن آزادي كه ما مي‌خواهيم الان نيست. * البته آزادي الان ما، خيلي آزادي ارزشمندي است و به نسبت خيلي جاهاي ديگر بهترين است اما آنچه من دنبال آن هستم، بسيار بالاتر از اين است. *من جزو استادهاي معدودي هستم كه هيچ وقت تقريباً در كلاسهايم حاضر و غايب نمي‌كنم، ولي كلاسم هميشه پر است و اضافه هم مي‌نشينند. اگر من بحث علمي درستي ارائه دهم بچه‌ها مي‌نشينند و سر كلاسهاي من براي حضور دعوا دارند. *در فوق‌ ليسانس بچه‌ها مي‌مانند ترم سوم درسها را با من مي‌گيرند و خيلي راحت در كلاس بحث مي‌كنند اصلاً بدون اين ما نمي‌توانيم زندگي كنيم. * موقعي ما پيشرفت مي‌كنيم كه تك تك ملت را يك سرمايه به حساب بياوريم، ‌دانه دانه مردم براي ما سرمايه هستند، تك تك اين جوانان در خيابان سرمايه ملت هستند، اگر با اين نگاه، مديري ديد آن زمان تمام مناسبات كاري، تصميم‌گيريها و اولويت‌هاي آن عوض مي‌شود. * حرف ما اين است كه مي‌خواهيم جلوي رانت‌ها را بگيريم. *براي فرهنگ و هنر بيشترين كار را كرديم. ما 23 سالن داريم و دائماً در اينها فيلم سينمايي پخش مي‌شود. قيمت را ارزان كرديم كه بيشترين حمايت از عرصه فيلم است. تقريباً تمام رشته‌هاي هنري را به طور گسترده داريم آموزش مي‌دهيم. تابستان سال گذشته 25 هزار برنامه فرهنگي، هنري و ورزشي براي جوانان ارائه كرديم. * ما مي‌گوييم در عرصه فرهنگ اولاً بايد پايگاههاي پايدار فرهنگي مثل مدرسه و دانشگاه را حمايت كنيم، محيط مدرسه و دانشگاه بايد بسيار پرنشاط و اميدآفرين باشد. * آقاياني كه مي‌گويند احمدي‌نژاد تندرو است را من مي‌شناسم. سال 64 تا 72 وزارت كشور دست اين آقايان بود. ما با اينها دعوا داشتيم موتور سوار در خيابانها مي‌فرستادند و با كاتر به مو، كفش و لباس بچه‌هاي مردم مي‌زدند و ما با آنها دعوا داشتيم و با اين كارها مخالفت مي‌كرديم. *همين آقايان ميني‌بوس سر خيابانهاي تهران مي‌گذاشتند و سرباز مي‌گذاشتند كه آرايش‌هاي خانمهاي مردم را كنترل كنند و هر كدام غليظ بود سوار ميني بوس كنند و ما معترض بوديم كه اينها خلاف شرع است؛‌ حق نداريد با مردم اينگونه برخورد كنيد، اينها مردم ما هستند. * اينكه احمدي نژاد چنين خفقاني را به كشور تحميل كند توهين به ملت ايران است. * بنده يك استاد دانشگاه و با سابقه 16 ساله در دانشگاه هستم و رفتار من در دانشگاه معلوم است. * در طول 2 سال بيش از 200 بوستان و بيش از 160 مجتمع ورزشي، فرهنگي و هنري درست كردم و هزاران برنامه فرهنگي در تهران پياده كرده‌ام. *شما يكسري تهمت‌هايي مي‌زنيد بعد به كسي كه متهم است مي‌گوييد دفاع كن و هيچ سندي هم نداريد. متاسفانه دستگاه دولتي ما آزمايش بسيار بدي پس داد. رئيس جمهور ما آزمايش بسيار بدي پس داد. الان متاسفانه وزارت كشور و اطلاعات همه حزبي هستند و امنيتي براي من نيست. *الان بنده را از حقم محروم مي‌كنند فقط به خاطر اينكه وارد محدوده ممنوعه يك عده‌اي شده‌ام، انواع تهمت‌ها و چيزهايي كه بعضي اوقات خنده‌ام مي‌گيرد. * در روزهاي اخير تحركاتي در خيابانها رخ مي‌دهد. مثلا با چفيه مي‌آيند و به مردم حمله مي‌كنند. ما به وزارت كشور و نيروي انتظامي شكايت كرديم. من مي‌دانم اينها از كجا سازماندهي مي‌شوند و آنها مخالف ما هستند. *من يك نفر مستقل هيچ حزبي و گروهي و هيچ دسته‌اي از من حمايت نكرد و من خودم را به اين ملت معرفي كردم و ملت هم استقبال كرد. آيا اين گونه بايد مورد هجوم باندهاي قدرت و ثروت قرار بگيرم و شما هم تماشا كنيد. *آرا من را از صبح نگهداشتند و نمي‌خواندند، من كه در وزارت كشور و مجريان انتخابات هيچ دخالتي نداشتم من مردمي بودم، آقايان آرا من را نگهداشتند و نمي‌خواندند و مي‌گفتند تقلب شده است؛‌ اصلاً خيلي عجيب است بعد جوسازي و بيانيه و آي حقوق بشر بدو بيا؛ *اگر قرار باشد كسي داد بزند، منم كه بايد داد بزنم راي من اول بود. انتهاي پيام/
این مطلب را برای صفحه اول پیشنهاد کنید
نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط خبرگزاری فارس در وب سایت منتشر خواهد شد پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد
Captcha
لطفا پیام خود را وارد نمایید.
پیام شما با موفقیت ثبت گردید.
لطفا کد اعتبارسنجی را صحیح وارد نمایید.
مشکلی پیش آمده است. لطفا دوباره تلاش نمایید.

پر بازدید ها

    پر بحث ترین ها

      بیشترین اشتراک

        اخبار گردشگری globe
        اخبار کسب و کار تریبون
        همراه اول